چگونه هر روز ثروتمندتر می شوم؟ - اجاره کلایمر در تهران

چگونه هر روز ثروتمندتر می شوم؟ - اجاره کلایمر در تهران

اجاره کلایمر در تهران

برای اجاره کلایمر با تهران کلایمر در تماس باشید.

من گرسنه پول نیستم در مقایسه با چندین سال پیش ، وقتی پول کمتری داشتم ، هنوز زندگی مشابهی دارم. این یک زندگی غنی است.

از خواب بیدار می شوم ، قهوه تازه دم کرده ام را می نوشم ، کتاب خوبی می خوانم و سپس تا حدود ساعت 3 یا 4 بعد از ظهر شروع به کار می کنم. سپس ، شورت و تی شرت خود را پوشیدم و شروع به تمرین کردم.

بعضی اوقات در حین تمرین موسیقی گوش می دهم و بعضی وقت ها گوش نمی دهم. بعد از تمرین ، شام را با خانواده ام می خورم. کلایمر  ما بعد از غذا خوردن یک برنامه تلویزیونی یا فیلم تماشا می کنیم. و بعد ، دوباره به کار یا خواندن برمی گردم.

می بینید که برای داشتن یک زندگی خوب هزینه زیادی لازم نیست. انواع کلایمر بنجامین گراهام ، یکی از معتبرترین سرمایه گذاران در همه زمان ها ، یک بار به شاگرد خود گفت:

"پول تفاوت چندانی در نحوه زندگی من و شما ایجاد نمی کند. ما هر دو برای ناهار به کافه تریا می رویم و هر روز کار می کنیم و اوقات خوبی را سپری می کنیم. بنابراین نگران پول نباشید ، زیرا در زندگی شما تفاوت زیادی نخواهد داشت. "

البته ، شاگرد او وارن بافت بود ، خرید کلایمر که یکی از ثروتمندترین افراد در تمام دوران است. و بعد از خواندن بیوگرافی وی ، گلوله برفی توسط آلیس شرودر ، من کاملاً مطمئن هستم که او همچنین یکی از مقرون به صرفه ترین افراد در تمام دوران ها است.

این مرد به الگوی هزینه های فروش کلایمر  خود مشهور بود. یعنی او اصلاً پول خرج نکرده است! اما اگر به استراتژی بافت نگاه کنیم ، باید بپذیریم که این راهکار مفید است.

از زندگی ساده خود لذت ببرید ، قیمت اجاره کلایمر  پول خود را پس انداز کنید ، عاقلانه آن را سرمایه گذاری کنید و پول خود را از دست ندهید. اینگونه است که شما هر روز ثروتمندتر می شوید. در ادامه این مقاله ، من توضیح می دهم که چگونه این استراتژی را در زندگی روزمره اعمال می کنم.

اجاره کلایمر در تهران

1 - لاغر زندگی کنید

من هزینه هایم را تا جایی که ممکن است پایین می آورم بدون اینکه کیفیت زندگی را فدا کنم. آپارتمان من بزرگ نیست ، وام من کم است و همچنین هزینه های انرژی و آب من نیز همین است. من فیات 500 رانندگی می کنم و بیمه اتومبیلم 26 یورو در ماه است. و من فقط ماهی یکبار آن را با بنزین پر می کنم زیرا در نزدیکی دفتر ، دوستان و خانواده ام زندگی می کنم.

من دیگر از خرید وسایل شیک مانند اسباب و لباس هایی که "داخل" هستند منصرف شدم. اما باید بگویم ، من در هزینه های خود صرفه جویی نمی کنم. من هر ماه کتاب می خرم. غذای خوبی می خورم و من به یک سالن ورزشی خوب می روم. و همچنین در دفتر کار خود یک سالن ورزشی کوچک ساختم.

ببینید ، من مثل آقای Money Mustache یا افراد مینیمالیست زندگی نمی کنم ، من تعریف خودم را از لاغر زیستن دارم.

این است: پول خود را صرف چیزهایی نکنید که به شما مزایای ماندگاری نمی دهند.

به عنوان مثال ، غذای سالم من را متناسب و لاغر نگه می دارد. کتابها عطش دانش و تفکر من را برطرف می کنند. کار کردن به من آرامش می دهد. رفتن به سفرها و تعطیلات به من الهام می دهد. و غیره

اما شما می دانید که چرا من از صرف پول نمی ترسم؟ غالباً ، ما حرص و آز را تحقیر می کنیم - که این نیز یک حالت روحی شدید است.

با این حال ، اگر اصلاً پول خرج نکنیم ، بخیل و ترس می کنیم - یک حالت افراطی دیگر روحی. و این هم خوب نیست. Seneca گفت که بهترین 

 کوتاه مدت زندگی: 

"شما می توانید همان نکته را بیان کنید که فقیر و فقیر رنج یکسانی را متحمل می شوند: زیرا هر دو گروه به پول خود چسبیده اند و اگر از آنها جدا شود رنج می برند." 

دوست من ، برای داشتن یک زندگی غنی ، برای تعادل تلاش کنید. هرگز بیش از درآمد خود هزینه نکنید. اما به یاد داشته باشید که زندگی برای خوردن برنج و لوبیا بسیار کوتاه است.

2. همیشه یک بافر را نگه دارید
بنابراین همه ما می دانیم چگونه ثروتمند شویم ، درست است؟ پول خود را پس انداز کنید و سپس سرمایه گذاری کنید. این ایده است.

اما قبل از اینکه حتی به سرمایه گذاری فکر کنید ، به یک بافر نیاز دارید. با خراب شدن یخچال چه خواهید کرد؟ خوب ، من اعتراف می کنم: این یک کلیشه است. بگذارید مثال بهتری بزنم.

بگذارید بگوییم شما در یک سال گذشته یا همین سختی را تجربه کرده اید. یکی از اعضای خانواده از دنیا می رود. شما بیمار می شوید و در کار خود کمتر سرگرم می شوید. همه چیز سخت بوده است.

اگر بافر دارید ، می توانید بگویید: "پیچش کنید ، بگذارید تعطیلات برویم."

پول آزادی را می خرد. ما باید در این مورد صادق باشیم با این حال ، برای رایگان بودن به یک میلیون دلار نیاز ندارید. من شخصاً دوست دارم 10 هزار یورو در حساب پس انداز خود داشته باشم که همیشه بتوانم به آنها دسترسی داشته باشم.

طی چند سال اول کارم ، سخت کار کردم و هزینه زیادی خرج نکردم ، بنابراین می توانستم بافر خود را بسازم. و از زمانی که بافر خود را ساختم ، هرگز اجازه ندادم که زیر این تعداد قرار بگیرد. من همچنین این پول را سرمایه گذاری نمی کنم. من به تورم اهمیتی نمی دهم ، زیرا از راه های مختلفی درآمد کسب می کنم.

بافر من اینجا است تا ذهنم را آرام نگه دارد و به من کمک می کند آنچه می خواهم انجام دهم. برای من ، این تعریف یک زندگی غنی است.

3. سرمایه گذاری دفاعی
نگاه کنید ، افرادی مثل شما و من هرگز با تجارت سهام ثروتمند نمی شویم. علاوه بر این ، افراد حرفه ای حتی با تجارت درآمد کسب نمی کنند.

فقط به نتایج مدیران صندوق نگاه کنید. تقریبا هیچکس بازار را نمی زند. و اگر چنین کنند ، احتمالاً به خاطر شانس است. حداقل این چیزی است که نسیم نیکلاس طالب تقریباً دو دهه است می گوید.

طی چند سال گذشته ، من خطرپذیرتر شده ام. من سرمایه گذاری در سهام منفرد را متوقف کردم. خیلی خطرناک است بعلاوه ، هنگامی که سهام یک شرکت را در اختیار دارم ، نمی توانم به خودم کمک کنم تا عملکرد روزانه را بررسی کنم.

به همین دلیل است که پول خود را در صندوق های شاخص قرار می دهم - جایی که شما اساساً در یک گروه کامل از شرکت ها ، اوراق قرضه و غیره سرمایه گذاری می کنید. البته ، هنوز خطر وجود دارد. اما حداقل من در وقت خود صرفه جویی می کنم زیرا دیگر سعی در "انتخاب سهام" ندارم که اتلاف وقت است.

اگر می خواهید در مورد وجوه شاخص بیشتر بیاموزید ، مطالعه کتاب کوچک سرمایه گذاری منطقی توسط جک بوگل را توصیه می کنم. من همچنین یک لیست کتاب با بهترین کتابهای مالی شخصی که خوانده ام تهیه کردم.

هر ماه یکبار سهام بیشتری از Vanguard S&P 500 ETF خریداری می کنم و تمام. هزینه کم است و خطر نیز نسبتاً کم است (وقتی شرکتی که دارای شاخص است سقوط می کند ، با یک شرکت دیگر جایگزین می شود).

من ETF تجارت نمی کنم و به دنبال صندوق های شاخص "بهتر" نیستم. این کل استراتژی سرمایه گذاری من است. این می تواند بالا برود ، می تواند پایین بیاید ، اما حداقل من از این مزاحم نیستم.

4. درآمد را متنوع کنید
واقع بین باشیم ، بازدهی که از صندوق های شاخص دریافت می کنم درآمد نیست. در حقیقت ، من سعی نمی کنم با سرمایه گذاری درآمد کسب کنم - چه رسد به اینکه پولدار شوم.

"صبر کنید ، چه ؟! منطقی نیست. "

بگذارید این را از شما بپرسم: هدف از سرمایه گذاری چیست؟ برای من ، این در مورد کسب درآمد نیست. این در مورد ایجاد ثروت است. و این دو چیز بسیار متفاوت است. من برای بازنشستگی ام سرمایه گذاری می کنم. این در مورد آینده من است.

من امروز با کار کردن درآمد کسب می کنم. من این کار را به روش های مختلف انجام می دهم. من یک شرکت اتوماسیون نرم افزاری همراه با خانواده ام دارم ، دوره های آنلاین ، کتاب ، مربیگری را ارائه می دهم و دو ویژگی نیز دارم

بنابراین به جای اینکه ساعتها وقت خود را صرف تنوع بخشیدن به سرمایه گذاری خود کنید ، از درآمد خود متنوع شوید.

این بزرگترین اشتباهی است که مردم مرتکب می شوند. آنها به یک جریان درآمد متکی هستند. و حتی اگر شغلی هم داشته باشید ، هیچ بهانه ای نیست که فقط در ازای 100٪ پولی که به دست می آورید به کارفرمای خود اعتماد کنید.

در مورد آن فکر کنید چرا پول شما از یک جریان بدست می آید؟ آیا این استراتژی شماست؟ چرا؟

سرمایه گذاری فعال و متنوع سازی را فراموش کنید - این برای هذیان خیالی یا حرفه ای است.

پول بیشتری تولید کنید فروش آنلاین چیزی. آپارتمان خود را در Airbnb اجاره کنید و آن روزها با والدین خود زندگی کنید. ارزش خود را در ازای پول فراهم کنید (اگر به عنوان شغل حرفه ای به وبلاگ نویسی علاقه دارید ، به قسمت پادکست من در مورد آن گوش دهید) آنچه لازم است انجام دهید.

تولید پول نقد. سپس ، آن را در دارایی سرمایه گذاری کنید. خرید املاک و مستغلات اجاره بده اما آن را خیلی سبک نگیرید.

"بله ، من می خواهم همین حالا یک آپارتمان بخرم و فوراً آن را اجاره کنم!" اگر این کار آسان بود ، همه ثروتمند می شدند. جهان تغییر کرده است. بانک ها به راحتی پول قرض نمی دهند.

شما به درآمد احتیاج دارید. همه رویای داشتن درآمد منفعل را دارند اما این تنها مرحله دوم استراتژی مالی شما است. اول ، شما پول بدست می آورید ، و سپس ، آن را سرمایه گذاری می کنید.

و پس از آن ، پول خود به عهده بقیه خواهد بود.